Saturday, November 19, 2016


شرق: تک‌خوری ١٢ نفره - گوشه‌یی از فساد باندهای رژیم

اختلاس و دزدی در رژیم آخوندی

روزنامه حکومتی شرق در مطلبی با عنوان ”تک‌خوری ١٢ نفره“ از قول سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس ارتجاع می‌نویسد: «۸۵ درصد کل وام‌ها و بدهی‌های «میزان» به ۱۲ نفر تعلق دارد» و اضافه می‌کند به این صورت «معضلات کنونی «پدیده شاندیز» به آسانی حل‌شدنی نیست» 

این روزنامه حکومتی در همین مقاله، با نقل‌قول از حیدر مستخدمین‌ حسینی که پیش‌تر معاون پارلمانی وزیر اقتصاد بوده است اعتراف می‌کند که وضعیت بسیار بحرانی‌تر از این حرفهاست: «در نظام بانکی ایران، حجم بالایی از منابع به تعداد معدودی از افراد تعلق می‌گیرد و این مختص مؤسسات غیرمجاز نیست. اگر روزی پرده‌ها بیفتد روشن می‌شود اوضاع اسفبارتر از این است که فعلاً دیده می‌شود... . نظام تجهیز منابع کشور، گوشه‌یی از فساد اداری کشور را به نمایش می‌گذارد و افراد حقیقی و حقوقی خاصی، حدود ٧٠ درصد از کل منابع سیستم بانکی را در اختیار گرفته‌اند. به عبارت بهتر، تسهیلات نظام بانکی فقط در دست کمتر از ١٠٠ نفر است و این در حالی است که جوانان برای دریافت وام کوچکی به نام وام ازدواج، پشت چراغ قرمز هستند.» 

این معاون سابق وزیر اقتصاد رژیم سپس روی چرخه فساد در رژیم دست می‌گذارد و اعتراف می‌کند: «شیوه دریافت وثیقه از گیرندگان تسهیلات کلان هم، در چرخه فساد تعریف می‌شود؛ چرا که آنها با رابطه و ضابطه وام می‌گیرند و شاید هرگز هم بازپرداختی در کار نباشد؛ مانند همه مطالبات معوق».

دفاع رئیس کل بانک مرکزی رژیم از حقوقهای نجومی

حقوقهای نجومی و زلزله در بانکهای رژیم

رئیس کل بانک مرکزی رژیم روز 28آبان در نشستی تحت عنوان «هم‌اندیشی با اعضای هیأت عامل و مدیران کل بانک مرکزی» در رابطه با موضوع حقوقهای نامتعارف، اقدام به دفاع از حقوقهای نجومی کرد و ضمن قانونی خواندن آن گفت: «بخش عمده‌ای از مسائل مطرح شده در خصوص فیش‌های نامتعارف و حجم انتقاداتی که به سمت شبکه بانکی و بانک مرکزی سرازیر شد، ناشی از عدم شناخت کافی از وضعیت موجود بوده که با دقت نظر همکاران در بانک مرکزی، تمام پرداختی‌ها بر اساس اصول و ضوابط قانونی بوده است و از این حیث نگرانی خاصی وجود ندارد.» 

اظهارات سیف در حالی است که بنا‌ به اعترافها خود دولت برخی از مدیران دولتی حقوق‌های 20 تا 234 میلیون تومان دریافت کرده‌اند. ضمن این‌که باز به اعتراف مقامات رژیم حداقل تاکنون 13 مدیر دولتی به‌دلیل همین حقوقهای نجومی از کار برکنار شده‌اند.

اختاپوس بیکاری جوانان

«مرکز آمار رژیم اعلام کرد تنها ۷ استان کشور در تابستان ۱۳۹۵ دارای نرخ بیکاری تک رقمی بوده‌اند. این در حالی است که تابستان سال گذشته، ۱۰ استان کشور دارای نرخ بیکاری تک‌رقمی بودند». این اعتراف به افزایش نرخ بیکاری توسط رسانه حکومتی «بینا» ست. اعترافی که تازه بعد از انبوهی سانسور و کوچک‌کردن واقعیت، نشان می‌دهد بر پایه آمارهای خود رژیم، چطور 24 استان کشور، نرخ بیکاریشان دو رقمی است؛ همین‌طور این اعترافها، دروغها و فریبهای آخوند روحانی را برملا می‌کند که وعده داده بود بیکاری جوانها را مهار می‌کند؛ اما بر پایه همین آمار حکومتی، تنها در عرض یک سال، 3 استان دیگر هم نرخ بیکاری جوانهایشان، از تک رقمی به دو رقمی رسیده است.

همین رسانه حکومتی در ادامه گزارشش می‌گوید: «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان... از یک طرف و نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی درست برای جذب نیروی تحصیلکرده از سوی دیگر، در کنار اخراج کارگران، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و مراکز تولیدی، دست به دست هم داده تا نرخ واقعی بیکاری در کشور روز به‌روز بیشتر شود».

البته این رسانه حکومتی، در کنار تمامی این بلاهای آخوند ساخته، اشاره‌یی به دزدیهای نجومی سران و کارگزاران رژیم نکرد؛ اشاره‌یی به رانت‌خواری و پارتی‌بازی فراگیر در تمامی تار و پود نظامِ فاسد آخوندی نکرد که حاصلش، بیکاری 15 میلیون جوان ایرانی است. تا جایی که خود کارگزاران رژیم در مجلس ارتجاع هم ناچار می‌شوند به بحران دردناک و غیرقابل مهار بیکاری اعتراف کنند؛ برای نمونه، روز 25آبان یک عضو مجلس ارتجاع به نام احمد مرادی گفت: «نرخ بیکاری در استان هرمزگان با کمال ناباوری به بیش از 30% رسیده است. جوانان تحصیل کرده از فرط بیکاری و سرخوردگی مجبور به کرایه‌کشی و دست‌فروشی هستند...» 

بله، اختاپوس بیکاری جوانها در ایرانِ آخوندزده، تا آنجا بالا گرفته که خود مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هم، مجبور می‌شوند به گوشه‌یی از آن، این‌طور اعتراف کنند. اما آنها به چیزی که اعتراف نمی‌کنند و نمی‌توانند بکنند، راه‌حل ریشه‌یی و واقعی بحران دردناک بیکاری جوانهای ایرانی است. اگر هم حرفی می‌زنند و به‌اجبار اعترافی می‌کنند، از یکطرف در دعوای باندی دنبال کسب هژمونی هستند و از طرف دیگر از خیزش جوانان می‌هراسند، چیزی که با عبارت بیکاری یک چالش جدی امنیتی از آن نام می‌برند.

البته نیازی هم به اعتراف آنها نیست، چرا که جوانهای ایران خوب می‌دانند که این دردِ زندگی برباد دِه، مثل هزاران معضل اجتماعی دیگر در ایران، چطور باید ریشه‌کن شود.

آنها می‌دانند علت‌العلل این مسایل کیست و راه‌حل هم کدام است

No comments:

Post a Comment