Sunday, December 18, 2016

واقعه حلب و درسها و نتایج آن

غریو نفرت‌انگیز شادی که رژیم آخوندی بر ویرانه‌های حلب و بر روی اجساد تکه‌پاره کودکان و مردم بی‌دفاع حلب سر داده بود، خیلی زود، در فریادهای خشم و نفرت مردم ایران و سراسر منطقه و جهان، محو و نابود شد و جای خود را به ناله‌های جلادان از منفوریت و انزوا داد.
علی خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع که کیسه دوخته بود، نان آغشته به خون اشغال حلب را در مراسم میلاد پیامبر بخورد، در برخورد با غیظ و انزجار ملتهای مسلمان، شکوه و شکایت سر داد که چرا «کشورهای اسلامی حرف دشمنان را درباره تهدیدات و دشمنی‌های درونی جهان اسلامی قبول و به صراحت از سیاستهای آنها تبعیت می‌کنند؟». (1) 

مفتضح‌تر از او روحانی بود که در همان مراسم جشن میلاد در بیت خامنه‌ای که با امتناع بسیاری از سفرای کشورهای اسلامی از حضور در آن، به نمایش انزوای منطقه‌یی رژیم تبدیل شد، غیظ خود را آشکار نمود و با ابراز ناراحتی از بسیج انسان‌دوستانه بین‌المللی برای تخلیة حلب که دست رژیم را در کشتار باقی‌مانده مردم و رزمندگان حلب بسته گفت: «متأسفانه برخی دولتهای اسلامی… نگران سرنوشت تروریستها و به‌دنبال سالم خارج‌شدن آنها از حلب هستند». (2) 


جدای از بازتابهای سیاسی منطقه‌یی و بین‌المللی، واقعه حلب که اکنون به‌صورت آواری از خشم و نفرت اجتماعی و انزوای سیاسی بر سر رژیم آوار شده، در روی زمین هم از فتح‌الفتوحی که رژیم در شیپورهای آن می‌دمید، خبری نیست. زیرا آنچه اکنون به تصرف رژیم اسد و حامیانش از پاسداران و شبه‌نظامیان رژیم آخوندی و نظامیان روسی در آمده، نه شهر حلب، بلکه زمینی سوخته و شهری به‌کلی ویران است؛ اما در این شهر ویران، اراده مقاومت و نبرد، هم‌چنان استوار و پابرجاست و خود را در نمادهای بی‌شمار، نشان می‌دهد؛ از نقش بستن شعارهای ایستادگی بر سینه هر دیوار نیمه‌ویران، تا مشتهای گره کرده زنان و مردان داغدار و مجروح، تا آیات قرآنی که آن کودک 5ساله سوری برای تحمل درد جانفرسای عمل جراحی بدون بیهوشی می‌خواند…
 

تاآنجاکه به رژیم برمی‌گشت، خواستش آن بود که رزمندگان سوری تماماً تسلیم شوند و پس از ابراز ندامت و تحویل کلیه سلاحهای خود، تا نفر آخر سر بریده شوند. همان رؤیای شومی که همواره در مورد مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادیبخش در سر می‌پروراند؛ اما این رؤیا، این بار هم به صخره مقاومت رزمندگان سوری برخورد کرد و به کابوس تبدیل شد. رزمندگان، با تضمینهای بین‌المللی که مسکو هم به آن تن داد، با در اختیار داشتن سلاحهای سبک خود، حلب را ترک می‌کنند و به مناطق امن تحت کنترل رزمندگان منتقل می‌شوند. (3) 

به این ترتیب، به نظر می‌رسد واقعه حلب، در پرتو مقاومت مردم و رزمندگانش، با تکان و شوکی که به وجدان جامعه بین‌المللی وارد آورد، چرخهای جدیدی را به نفع مردم سوریه و به زیان رژیم جنایتکار اسد و حامیانش به حرکت در آورده است. اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ به سؤالات مکرر خبرنگاران درباره نتایج وخیم بی‌عملی در قبال بحران سوریه، گفت: «من خود را در مقابل این وضعیت همواره مسئول می‌دانم». وی با اشاره به گزارشهای تکان‌دهنده از جنایاتی که در سوریه جریان دارد، آنها را برعهده رژیم اسد و متحدان آن روسیه و رژیم ایران دانست و ضمن تأکید بر ضرورت تخلیه هماهنگ و منظم مردم از طریق معبرهای امن و دسترسی کامل به کمکهای انسان‌دوستانه افزود: «در دراز مدت، اسد نمی‌تواند با قتل‌عام مشروعیت کسب کند». (4) 


دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا نیز برای اولین بار از ضرورت ایجاد «مناطق امن» در سوریه برای کمک به مهاجران سوری سخن گفت و به فاصله کوتاهی مجدداً این موضع خود را مورد تأکید قرار داد. (5) 

بی‌جهت نبود علی خامنه‌ای که جرأت ندارد در برابر آمریکا و به‌خصوص رئیس‌جمهور جدید آن لب بجنباند، غیظ خود را در همان سخنرانی (27آذر) بر سر انگلستان خالی کرد. وی در این واکنش دیرهنگام با اشاره به اظهارات 10روز پیش «ترزا می» که رژیم آخوندی را منشأ ناامنی و تروریسم در منطقه خوانده بود، متقابلاً «انگلیسی‌ها را منشأ و منبع تهدید و فساد و خطر و نکبت» خواند.

http://bit.ly/2hwH6RI   ... بيشتربخوانيد

No comments:

Post a Comment