Sunday, October 16, 2016

الوطن آنلاین - مریم رجوی: جنگ بر سر حقیقت اسلام

تروریسم و تلاش دیوانه‌وار برای دستیابی به قدرت و نادیده گرفتن مرزهای ملی نقاط اشتراک آخوندها و داعش. بقلم مریم رجوی

بحران تروریسم و استبداد تحت نام اسلام، بیش از همیشه جامعه مسلمانان و جامعه جهانی را به چالش کشیده است. افزون بر جنایت‌های مستمر در عراق، سوریه و یمن، کشتارهای بیرحمانه در نیس و نرماندی فرانسه در ژوییه گذشته، انفجار در کنار حرم نبوی در چهارم همان ماه، کشتار روز ۱۲‌ژوئن در اورلاندو آمریکا، کشتار ۲۲‌مارس در بروکسل پایتخت بلژیک و... ریشه‌داری و استمرار خطری را که به این شهرها و سایر شهرهای جهان ضربه می‌زند، تأیید کرد.

مطالعه این حملات در چارچوب واقعی آن، که مخاصمات جاری در خاورمیانه نیز در آن قرار دارد، نتائج عمیق‌تری به‌دست می‌دهد:‌ این وقایع برآمدهای جهان‌بینی هولناک و مهاجمی است که موازین خدایی را به‌نام دفاع از دین زیرپا می‌گذارد، به اعمالی که با هر معیاری قتل‌عام محسوب می‌شود، جنبه دینی و ایمانی می‌بخشد و با ستایش از راه‌ و رسم اعصار تاریک تاریخ بشر، آن را برترین ارزش می‌شمرد.
معتقدان این جهان‌بینی خود را مسلمانانی می‌پندارند که به‌گونه‌یی انحصاری حاملان یک دین برحق‌اند و بقیه مردم، از جمله سایر مسلمانان، یکسره در باطل‌اند و باید یا نابود شوند یا تحت سلطه قرار گیرند.
آن‌ها با همین تلقی به آیه‌های قرآن و سنت‌های پیامبر اسلام به‌نحوی که توجیه‌کننده اعمال‌شان باشد، تمسک می‌جویند و آیینی را که در استبداد و خشونت و تکفیر و نابرابری و زن‌ستیزی خلاصه می‌شود، اسلام معرفی می‌کنند.
آیا این اسلام است یا برداشت وارونه از اسلام؟ 

اجبار یا آزادی؟ از آغاز که حضرت محمد، پیامبر اسلام (ص) مردم را به پذیرش یگانگی خدا دعوت می‌کرد، به آن‌ها گفت این برای رستگاری شماست و خدا در قرآن گفت پیامبر برای باز کردن زنجیر از دست و پای مردم آمده است‏.
پیش از او حضرت عیسی گفت: یکدیگر را دوست داشته باشید همان‌طور که خدا شما را دوست می‌دارد.‏
و پیش از او حضرت موسی مردم را به دینی فراخواند که فرزندان زمین را اعضای یک خانواده و ملتها و اقوام گوناگون را شاخه‌های درخت آدمیت دانسته است.

پس همه ما به‌عنوان فرزندان ابراهیم برادران و خواهران یکدیگریم. آنچه در روابط میان انسانها اصالت دارد، کینه‌توزی، استبداد و بهره‌کشی نیست، بلکه آزادی و رحمت و یگانگی است.
برای یک دوره طولانی، البته حاکمان و نیروهای ستمگر، آیه‌های قرآن را به ارتجاعی‌ترین صورتها تفسیر کرده بسیاری پیرایه‌های جعلی به اسلام بسته‌اند، اما پیام حقیقی اسلام پابرجا مانده است. در این کشاکش، دو اسلام سراپا متضاد به رویارویی با یکدیگر پرداخته‌اند:
یکی اسلام استبدادی، دیگری اسلام آزادی
یکی اجبار و فریب، دیگری بر‌اساس انتخاب آزادانه و آگاهانه، یکی گرایش به گذشته و مدافع قوانین و روابط اجتماعی هزاره‌های پیشین، دیگری مدافع ارزش‌های جهان‌شمول انسانی و آزادی‌طلبانه. یکی بر‌اساس درک مکانیکی و قشری‌گرایانه و دیگری بر‌اساس دینامیزمی که به نصوص قرآن و روح رستگارکننده اسلام پایبند است.

بنیادگرایان برای توجیه اجبارهای دینی مدعی‌اند که دامنه‌ آزادی در اسلام محدود می‌شود و پس از پذیرش اسلام، هر مسلمانی باید به اجبارهای مورد ادعای آن‌ها گردن بگذارد. حال ‌آن‌که جز به‌ جز اعمال و شعائر اسلام وقتی از منظر اسلامی صحیح است که با رضایت و اختیار آدمی باشد. تعالیم اسلام هر مسلمانی را به اجتهاد فرا‌می‌خواند.
بنیادگرایان اسلامی گام‌های مقدماتی اسلام در جهت رفع ستم، خشونت و نابرابری را دستورهای ابدی و تغییر‌ناپذیر تلقی می‌کنند و پس از گذشت ۱۴۰۰‌سال اصرار می‌کنند که جهان بشری باید در همان نقطه درجا بزند. در حالی که این گشودن راهی از جانب اسلام بود که باید در آن بشر گام‌های دیگری بردارد تا رحمت خدا و آزادی حقیقی انسان تحقق یابد.

روزگاری که زنان نه تنها از حق مالکیت، بلکه از حقوق اقتصادی به‌کلی محروم بودند. اسلام در نخستین گام حق مالکیت را برای زنان به‌رسمیت شناخت و مقرر کرد که باید به‌اندازه نصف مردان سهم‌الارث ببرند. این دستور آغاز رفع نابرابری بود نه نصف کردن ابدی حقوق زنان.
در عصر بربریت که مردم به‌خاطر یک قتل، تمام افراد یک قبیله را از سر انتقام‌جویی ‏کشتار جمعی می‌کردند، ادیان توحیدی «قصاص» را مقرر کردند که مجازاتی درست به‌اندازه جنایت واقع شده بود این گشودن راهی برای محدود کردن مجازات‌ و محترم شمردن جان خانواده و قبیله عامل جنایت بود نه دستوری برای قساوت.
در روزگار برده‌داری، اسلام کفاره بسیاری گناهان را آزادی بردگان قرار داد. این سمت‌گیری آشکاری بود برای الغای تدریجی برده‌داری نه غیر از آن.
وانگهی بنیادگرایانی که بدون توجه به سمت‌گیری حقیقی قرآن به آیات آن استناد می‌کنند، چرا تصریحات خود قرآن را نادیده گرفته‌اند؟ 
در سوره آل‌عمران، آیه هفت قرآن به‌روشنی می‌گوید آیاتی از این کتاب محکم‌اند که مادر کتاب‌اند، و آیات دیگری متشابه‌اند. اما «کسانی که در دل‌هایشان کجی و لغزش است، به‌دنبال آنچه متشابه است روان می‌شوند».
'مِنْهُ آیَات مُّحْکَمَات هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَات 'فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ... '.

محکمات، آیه‌های مربوط به اصول ثابت و اساسی نظیر یگانگی خدا، اعتقاد به روز رستاخیز، برابری انسانها با یکدیگر و اصل مسئولیت انسان است.
در حالی که آیات متشابه عمدتاً مربوط به دستورهای اجتماعی و اقتصادی و روش‌ها و راهبردهای تحقق ارزش‌های انسانی و اجتماعی است. این روش‌ها با شرایط زمانی و جغرافیایی در ارتباط است و متناسب با پیشرفت زمان تکامل و تغییر پیدا می‌کند. آنچه مهم است این دستورها و روش‌ها در زمان خود یعنی ۱۴۰۰‌سال پیش، از روش‌ها و سنتها و استانداردهای موجود در پیشرفته‌ترین جوامع آن زمان و به طریق اولی از وضعیت موجود در شبه جزیره عربستان که محل ظهور اسلام است، بسا پیشرفته‌تر بوده و پیام‌آور یک انقلاب عظیم اقتصادی و اجتماعی در آن روزگار بوده است.

قرآن در به‌رسمیت شناختن تغییر روش‌ها و دستورهای اجتماعی و اقتصادی از این هم پیش‌تر رفته است. قرآن در طول ۲۳سال بتدریج به پیامبر اسلام وحی شده است. بسیاری از دستوراتی که در سال‌های اول آمده است متناسب با پیشرفت جامعه مسلمانان در سال‌های آخر نزول وحی و حیات پیغمبر تغییر کرده است. در سوره‌ بقره آمده است: «هر حکمی را نسخ یا متروک می‌کنیم، بهتر یا مانند آن را می‌آوریم» 'مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَو نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَو مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر'.

در سوره‌ نحل صحبت از احکامی است که به‌جای احکام دیگر آورده می‌شود. 
'وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَّکَانَ آیَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ'
نخستین پیشوای شیعیان، علی (ع) تصریح می‌کند که در قرآن بیان شده است که «برخی امور در زمان خود واجب ‏بوده‌اند اما پس از آن زایل و منتفی شده‌اند». 'بَیْنَ وَاجِب بِوَقْتِهِ ، وَزَائِل فی مُسْتَقْبَلِهِ'
با این‌ همه بنیادگرایان با دستاویز قراردادن آیه‌های قرآن و برداشت سطحی از آن با اهداف و انگیزه‌های سیاسی و نیز با تکیه بر آنچه تحریف‌کنندگان وارد اسلام کرده‌اند، مرتکب بسیاری تبهکاریها می‌شوند.http://bit.ly/2dXzdWk

No comments:

Post a Comment