حمید معاصر: چهارده سال پایداری و مقاومت بیهمتا در تاریخ مجاهدین
![]() |
به دور از هرگونه مبالغه، در تاریخ پنجاه و یک ساله پر از رنج و خون وحماسه و افتخار مجاهدین، چهارده ساله گذشته حاوی درس ها و تجاربی است که شایان بررسی تاریخی عمیق و همه جانبه ای است تا نسل امروز و فردای جنبش های رهاییبخش از ایران گرفته تا سراسر منطقه و جهان بتوانند الگو و راهنمایی بسیار پویا و جدید و فرازهای پر از تجارب ذیقیمت در فراروی خود ببینند تا خلأ ایدئولوژیک و سیاسی ناشی از شکست تلخ بلوک شرق از یک طرف و رشد سرطانی و مخوف بنیاد گرایی به سر کردگی آخوندها از طرف دیگر را پر کنند.
به راستی که لحظه به لحظه ثبت وقایع این چهارده سال فقط و فقط کار سترگ و حجیم کارشناسی تاریخ دانان متعهد و حرفه ای است که بطور یقین نگارش جامع و کامل آن دهها جلد کتاب و اسناد قطور می شود. و این مهم فقط از طریق جمع آوری جزء به جزء و نفر به نفر و تجربه فردی و جمعی و رهبری و رزمندگان و حامیان آنها میسر است امید است که روزی این گنجینه تاریخی گردآوری و در دسترس همگان قرار گیرد.
در این نوشته کوتاه به اختصار سعی می شود که فقط گذرا و تیتر وار مروری بشود بر آنچه که بر مجاهدین در طی این سالیان گذشت. بدنبال وقایع تروریستی یازده سپتامبر سال دو هزار و یک در آمریکا دولت جرج بوش پسر تصمیم گرفت که با حمله نظامی به افغانستان و عراق دولت طالبان در افغانستان و حکومت عراق را سرنگون سازد. اگر چه جمله به افغانستان بدلیل پایگاه اصلی القاعده به عنوان طراح تروریستی یازده سپتامبر از نظر افکار عمومی داخل آمریکا و جهان تا حدودی مشروع جلوه می نمود ولی حمله به عراق از آنجا که در فاجعه یازده سپتامبر هیچ نقشی نداشت بلافاصله پس از طرح آن موجی عظیم از مخالفت مخصوصا در اروپا و خیلی از کشورها اوج گرفت در داخل آمریکا نیز بخشی از افکار عمومی و سیاستمداران از حزب دموکرات به مخالفت برخواستند. ولی دولت جرج بوش بیاعتنا به افکار عمومی تصمیم خود را در حمله به عراق عملی کرد و با صحنه سازی غیر واقعی و ساختگی مسلح بودن دولت عراق به سلاح های کشتار جمعی (شیمیایی و اتمی) حکومت عراق را سرنگون کرد. آخوندهای حاکم در ایران که یک فرصت طلایی و مجانی بدست آورده بودند از سیاست اشغال افغانستان و عراق و سرنگونی دولت های آنان بغایت استقبال می کردند و علنا خشنودی خود را در بلندگوها و رسانه های خود ابراز می داشتند. و آن را در راستای استراتژی صدور ارتجاع و انتقام سیاسی از حریفان و رقبای خود می دیدند. وضعیت در عراق حالت استثنایی برای آخوندها داشت. در جنگ ضد میهنی هشت ساله به یمن ضربات خرد کننده ارتش آزادیبخش بر ماشین جنگی رژیم و مخالفت مردم با جنگ ضد میهنی شکست سختی خورده بود که منجر به جام زهر معروف گردید. اما در سایه شوم سوْاستفاده از لیست سیاه تروریستی و مماشات آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی و بدنبال شیطان سازی از مجاهدین با صرف پول هنگفت از دارایی های ملت ایران و با بکار انداختن جمیع مزدوران داخلی و لابی های بین المللی آخوندها هرچه در توان داشتند بکار می گرفتند تا در این آشفته بازار سیاست بسیار مهلک و غلط آمریکا ضربه نهایی را به مجاهدین وارد کنند. شانتاژ و فریب سیاسی از طرف آخوندها و هم پیمانان داخلی و خارجی تا آنجا پیش رفت که در جلسه امنیت شورای عالی رژیم آن زمان تصمیم گرفته شد ه که از آمریکا در خواست بشود ما به ازاْ عدم دخالت رژیم آخوندی درحمله به عراق مجاهدین قربانی شده و قرار گاههای ارتش آزادیبخش از طریق آمریکا و انگلیس بمباران شود. و رسما محسن رضایی فرمانده جنایتکار پاسداران این درخواست شان را علنی کرد و در رسانه های داخلی و بین المللی آن زمان منعکس شد.http://bit.ly/2ddL90b |

No comments:
Post a Comment