Friday, February 24, 2017

«اقتدار نظام»، مهمتر از بی‌آبی و بی‌برقی خوزستان!

«مردم خوزستان ۸ سال زیر خمپاره و موشک همین کفار شهید دادند و فداکاری کردند، به‌خاطر آب و برق خوزستان از نمایش چنین اقتداری دست‌ برداریم؟ این اقتدار را نمایش ندهیم؟». 

این جمله مشعشع، از افاضات آخوند احمد علم‌الهدی، در نمایش جمعه‌بازار مشهد در 6اسفند است. او از پشت تریبون همین نمایش، سینه‌ چاک می‌کند و نعره برمی‌دارد:
«شما می‌گویید چون سیل آمده و مردم خوزستان بی‌آبی و بی‌برقی کشیدند ما... این اقتدار را در نیرومندی اسلام به دنیا نمایش ندهیم و اعلام نکنیم که اردوغان و سعودی دست‌نشانده‌های آمریکایی هستند که با اسراییل دست دادند و مسلمان نیستند؟». 

بله، از دید این رژیم و سران آدمخوار و ایران‌ستیز آنان، بی‌آبی و بی‌برقی مردم زحمتکش و به‌جان آمده خوزستان هیچ اهمیتی ندارد. اهمیتی ندارد که در اهواز، کارون، باوی، حمیدیه، هندیجان، دشت آزادگان، شادگان، آبادان، خرمشهر، هویزه و ماهشهر قطعی آب و برق زندگی شهروندان را فلج کرده. آنها می‌گویند به درک 350 هکتار از اراضی خوزستان دچار تغییر جدی شده و 48هزار هکتار تالاب خشک ‌شده در این استان به‌وجود آمده است؛ و عجبا این در حالی است که 22 استان کشور درگیر ریزگردها شده‌اند و در حقیقت خوزستان اولین قربانی این پدیده است.

وضعیتی چنین اسفبار فقط و فقط محصول سیاست ایران برباد ده رژیم، و زدن از نان شب ملت ایران برای مطامع تروریستی در دیگر کشورهاست. بنا‌ به اعتراف نماینده مردم دزفول در مجلس رژیم، دولت در بودجه سال 96 هیچ بودجه‌یی برای ریزگردها اختصاص نداده است.

بله برای این رژیم مهم، «اقتدار نظام» و سیاست صدور سرکوب و ارتجاع آن به ماورای مرزهای ایران است؛ همان چیزی که مردم ایران آن را در قیام 88 در خیابانهای تهران با شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» به چالش کشیدند.

آخوند دانه درشت نظام، علم الهدی، در حالی غیه می‌کشد و یقه می‌دراند که خود در کاخ‌های سفیانی و به دور از هوایی اشباع شده با ریزگردها خوش می‌گذراند؛ و هرگز نه طعم بی‌آبی کشیده و نه یک آن بی‌برق بوده؛ و نه دچار خناق و تنگی نفس ناشی از هوای کثیف و غبارآلود گشته است.

«اقتدار نظام» همان ترجمان سلطه سیاه و سرکوبگرانه نظامی است که از ابتدای تحکیم سلطه خود بر گردن ملت ایران به تنها چیزی که فکر نکرده و در قاموس او محلی از اعراب نداشته، سعادت و بهروزی ایران و ایرانی بوده است.

از یادمان نرفته است که امام رذالت پیشگان نیز از همان روزهای اول که قدمهای منحوسش را بر خاک ایران گذاشت، گفت:
«هیچ من نمی‌توانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمی‌تواند تصور کند که بگویند ما خون‌هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود! ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود. هیچ عاقلی جوانش را نمی‌دهد که خانه ارزان گیرش بیاید. مردم همه چیزشان را برای جوانهاشان می‌خواهند.

آدم، اقتصاد را برای خودش می‌خواهد؛ خودش را به کشتن بدهد که اقتصادش درست بشود؟! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیرش بیاید؟! این یک چیز معقولی نیست.

... آنهایی که دم از اقتصاد می‌زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند از باب این‌که انسان را نمی‌دانند یعنی چه، خیال می‌کنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب می‌خورد؛ او کاه می‌خورد؛ اما هر دو حیوانند».

بله، از دید این رژیم و بنیانگزار کفن‌پاره آن، سرنوشت مردم ایران مهم نیست. آب و برق و نان شب، حرام است. و به خیابان آمدن و فریاد کشیدن برای حداقل هوای تمیز، برای حداقل نفس کشیدن در رژیمی که نفس کشیدن را هم حرام اعلام کرده، جرمی نابخشودنی است. آخر عمق راهبردی رژیم سوریه است، نه استانهای ایران. مگر یکبار مهدی طائب، رئیس قرارگاه راهبردی عمار، به صراحت نگفت:
«سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگهداریم».

حال خامنه‌ای دارد به این اولویت خود عمل می‌کند. به‌خوبی به یاد داریم که در دوران ریاست‌جمهوری اوباما، خبرگزاری بلومبرگ، به‌نقل از استفان دمیستورا، سخنگوی نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه، گفت: «ایران سالانه ۶ میلیارد دلار به دولت بشار اسد کمک مالی می‌کند». البته این خبرگزاری همان موقع هم اعلام کرد: «چند کارشناس خاورمیانه در مصاحبه با بلومبرگ تخمین زده‌اند که کمک مالی ایران به سوریه رقمی بیش از این است».

ندیم شهادی، مدیر مرکز مطالعات شرق مدیترانه فارس در دانشگاه تافتز آمریکا، نیز گفت: «ایران در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بین ۱۴ تا ۱۵ میلیارد دلار کمک نظامی و اقتصادی به رژیم اسد کرده، با وجود این‌که در آن سال‌ها رابطه بانکها و معاملات ایران با نظام مالی جهانی قطع بوده است».

بله این است سیاست چوب حراج بر مایملک ملت ایران، برای هزینه کردن در کشورهای دیگر؛ هزینه‌ای که صرف کشتار و سیاه‌روزی ملتهای دیگر می‌شود.

اما خیزش مردم قهرمان با شعار «خوزستان نفت داره، مردم بدبخت داره»، «مشکل ما حل نشه، اهواز قیامت می‌شه» بشارت از آغاز «هوایی تازه» است؛ هوایی که با بهار دل‌انگیز خود خبر از تغییری شگرف را به‌دنبال دارد؛ و آن چیزی نیست جز اقتدار بی‌بدیل ملت شریف ایران، در برابر اقتدار نظام جهل و جنایت؛ و آن روز دور نیست.

No comments:

Post a Comment