عارف شیرازی: قتلعام سال ۶۷، فایل صوتی آقای منتظری و شستشو دهندگان دست جلادان – قسمت دوم
![]() |
در شمارۀ گذشته به قتلعام وحشیانه سال ۱۳۶۷، محتوای فایل صوتی آقای منتظری، فتوای دژخیم خونآشام و نیز برخی ترفندهای رذیلانه برای غسل تعمید جنایتکاران پرداختم. همچنین اشاره کردم که ۳ جرثومۀ جنایتکار (خامنهای، رفسنجانی و احمد خمینی) نزدیکترین افراد به سفاک ضدبشر بوده و همواره در مسائل مختلف طرف مشورت او بودند و به گفتۀ منتظری این ۳ نفرند که تصمیم گیرندۀ اصلی در تمامی مسائل میباشند. اینک ادامۀ مطلب.
۲- گروهی برای توجیه جنایت و تبرئۀ خمینی سفاک و کارگزارانش (ازجمله خامنهای-رفسنجانی) عملیات فروغجاویدان را مستمسک قرار داده و با این استدلال سخیف مدعیاند که رژیم ضدبشری در عکسالعمل به آن به چنین قتلعامی روی آورده است. در همین راستا برخی یک گام عقب تر رفته و شروع مقاومت انقلابی را “عامل سوق دادن” رژیم آخوندی به این نسلکشی معرفی میکنند. به این ترتیب با تعویض جای جلاد و قربانی دست و چهرۀ سفاک خونآشام و کارگزارانش را لیس میزنند. خائنانهتر اینکه بعضی از این هم عقبتر رفته و “خشونت و از بین بردن مخالفین” را “معلول عدم توسعۀ سیاسی” و محصول استبداد و دیکتاتوری دوران پهلوی دانسته و به این ترتیب جلاد ضدبشر (خمینی) را تبرئه میکنند که گوئی وی اراده ای از خود نداشته و به خاطر مُحاط بودن در شرایط استبدادی ارث برده شده از دوران پهلوی ناچار به این نسلکشی بوده است.
اما فایل صوتی منتظری به یک حقیقت سرسخت به روشنی گواهی میکند که خمینی از سالها قبل در فکر نابودی تمامی مجاهدین بوده و برای آن توسط کارگزارانش برنامه ریزی کرده بود، همان خمینی که از سال ۵۸ ریختن خون آنها را مباح اعلام نموده بود. به گواهی بسیاری از زندانیان از اعدام رسته زندانبانان از اواخر سال ۶۶ با دسته بندی و تفکیک زندانیان مشغول آماده کردن زمینه های لازم برای این نسلکشی بودند. منتظری در این نوار صریحا میگوید: “از مدتها قبل برای این (قتلعام) برنامه ریزی شده بود و اطلاعات روی آن نظر داشت و سرمایهگزاری کرد. شخص احمدآقا (پسر خمینی) از ۳-۴ سال پیش میگفت که مجاهدین از روزنامهخوان، مجلهخوان و اطلاعیهخوان باید اعدام شوند”. این گواهی نشان دهندۀ اینست که رژیم از مدتها قبل در فکر این نسلکشی بوده و تنها به دنبال فرصت مناسب برای آن بوده است و همزمان با نوشیدن جام زهر آتشبس برای کنترل اوضاع و قفل کردن جامعه و به گفتۀ کارگزارانش برای “مدیریت بحران” و جلوگیری از خیزشهای اجتماعی پس از پایان جنگ و برای فرار از پاسخگویی که چرا ۷ سال بی جهت جنگ را ادامه داد با آن فتوای سفاکانه به قتلعام مجاهدین مبادرت کرد. همچنین این فایل مبین اینست که نسلکشی سال ۱۳۶۷ هیچ ارتباطی با عملیات فروغجاویدان یا شروع مبارزۀ مسلحانه و یا سایر لاطائلات پیش گفته شده نداشته است. راستی اگر مجاهدین با عملیات فروغجاویدان باعث این کشتار وحشیانه شدند چرا تنها دستگیر شدگان در عملیات فروغجاویدان اعدام نشدند، چرا زندانیان اسیری که در بیدادگاههای خود رژیم محکوم به زندانهای محدودی شده بودند اعدام شدند و چرا خمینی علت اعدام را بر سر موضع بودن ذکر کرد. از این رو مزخرف بودن حرفهای احمد خاتمی امام جمعۀ تهران که زندانیان از یک هفته قبل میدانستند عملیات میشود و با آن اعلام همبستگی کرده بودند، روشن میشود. و نیز لاطائلاتی که تلاش میکند زندانیان محکوم شده را به دلیل “بغی” یعنی طغیان و سرکشی که ناظر به قیام مسلحانه است مستحق اعدام معرفی کند نیز روشن میشود. زندانیان موجود در زندان در آن سال عمدتا یا نشریه فروخته و یا اعلامیه پخش کرده بودند و یا سایر اعضای خانوادهشان از اعضا و هواداران مجاهدین بودند. بنابراین چرندیاتی از این دست تنها مبین مجرم بودن گوینده آن و همدستی وی با قاتلان مردم ایران میباشد که درصدد مخفی کردن جنایت و تبرئۀ قاتلین مردم میباشند و طبعا باید در مقابل دادگاه پاسخگو باشند . ۳- برخی ضمن محکوم کردن صوری جنایت درصدد مبرا جلوه دادن آمر (خمینی جلاد) و یا عاملین این نسلکشی میباشند، یا سفاک خونآشام را به عنوان دستوردهندۀ اصلی به این قتلعام تبرئه میکنند و از “اشتباه” یا “قصور و تقصیر” در اجرای فرمان “امام” جنایت پیشگان صحبت میکنند که گوئی صرف فتوای جنایتکارانه او اشکالی نداشته و تنها در مقام اجرا “اشتباهات” و یا “قصور و تقصیری” صورت گرفته است. اینان جنایت علیه بشریت را تا سطح یک اشتباه تنزل داده و به این ترتیب جلاد ضدبشر را غسل تعمید میدهند و یا در فکر به در بردن سران اصلی رژیم (خامنهای-رفسنجانی) که در کنار احمد خمینی همواره طرف اصلی مشورت با سفاک خونآشام بودند، می باشند و با وجود اینکه این دو مکررا و صریح و غیرصریح در طول این سالیان این اعدامها را تأیید کرده اند مدعیند که گویا خامنهای و نیز موسوی نخست وزیر دوران کشتار از این جنایت بیاطلاع بودهاند. در اینجا باید بر این مسئله تأکید نمود که هرگونه کم جلوه دادن ابعاد جنایت، کمرنگ کردن نقش سفاک خونآشام به عنوان دستور دهندۀ اصلی به این نسلکشی و مسئله را به “اشتباه و تقصیر و قصور” در اجرا موکول کردن و نیز وانمود کردن اینکه سران اصلی نظام بیاطلاع بوده و همچنین هرگونه لاپوشانی و سکوت بر این جنایت خود جرم و همدستی با جلادان مردم ایران محسوب میشود. http://bit.ly/2cZUxF8 |

No comments:
Post a Comment