رحمان کریمی: سایه شوم شبه خمینی ها و خمینی بر تاریخ نه چندان دور ایران
![]() |
نگارنده می کوشد بنا به حوصله خوانندگان امروزی و تنوع عظیم و پهناور “فضای مجازی » با حفظ محوری موضوع، آن را تا حد ممکن به اختصار برگذار کند.
در دوران پر انحطاط قاجاریه، خان ها و ملایان هرکدام اعمال نفوذ سیاسی خود را داشتند. منافع و مصالح آنان همواره مد نظر دولت مرکزی و در رأس همه ؛ شاه بود که خودش از زمره بزرگ مالکان می بود. در زمان سلطان صاحبقران ناصرالدین شاه، پسر قلدر و بی رحم او “ظل السلطان » حاکم اصفهان بود . در اصفهان ملایی بود بنام “آقا نجفی » . این آخوند پرروتر از حاکم، اراذل و اوباشان و گردن کلفت های لات و لوت را دور خود جمع کرده و با چرب کردن سبیل شان به عنوان مریدان سینه چاک حافظ حکومت شرعی آقا نجفی در خدمت بودند. مخالفان و نیز خطاکاران را می گرفتند و می بردند پیش “آغا » اگر پول ولمی داشت مورد عفو و عنایت قرار می گرفت وگرنه حد و تعزیر در محضر ملا بر آنان جاری می شد. ظل السلطان قلدر مغرور و حاکم، دید اینجوری کارش پیش نمی رود . به آخوند نجفی پیغام داد که به شاه بابام می نویسم تا تو را از اصفهان تبعید کند . او جواب داد که من به امپراتور روس می نویسم تا شاه بابات را از ایران تبعید کند . این نوع آخوندهای همجنس خمینی هر وقت میدان برای جولان پیدا می کردند، چنین بودند. البته روی سخن من با تمامی آخوندها نیست . همچنان که امروزه کم نیستند که با سیاست جنایتکارانه و فاسد خمینیست ها مخالفند. اینجا جای بحث آن نیست. آخرین پادشاه قاجاریه پسر محمد علی، احمد شاه بود. جوانی بیمار مزاج و نرم خوی . امپراتوری بریتانیا به اسم دعوت او را به لندن آورد و قرارداد تحمیلی ۱۹۰۷ را گذاشت جلوش تا امضا کند و او امضا نکرد . بعدها کی امضا کرد ؟ “رضاشاه کبیر » !! . رضا خان به رهنمود سید ضیاء الدین طباطبائی سر سپرده انگلیس، چهره ملی به خود گرفت تا به حدی که اتحاد شوروی هم در ابتدا گول او خورد و خیلی ها در ایران. حتا شاعر وطن پرستی مثل “ملک الشعرای بهار » . یک تعداد از عوامل شناخته شده سینه چاک انگلیس را از جمله فرمانفرمائیان پدر مریم فیروز همسر کیانوری هم دستگیر کرد تا قسمش راست باشد! . رضاخان مطابق شرایط نوین ایران بعد از قاجار و نیز موقعیت بین المللی می بایست به تحکیم قدرت مرکزی مجدانه اقدام کند. اتحاد شوروی در سراسر مرز شمالی همسایه ایران شده بود . و حزب کمونیست هم با چهره هایی چون اردشیر آوانسیان، نصرالله اصلانی، پیشه وری و تقی ارانی، صمد کامبخش، رضا روستا مخفیانه فعال شده بودند و این پیش از ماجرای ۵۳ نفر می بود. رضا خان شاخ آخوندها و خوانین را مهره کرد اما نه به گونه بنیادی و توضیح و تشریح نظری و تاریخی و آگاه کردن توده های مردم . او می خواست فقط قدرت مرکزی خود را تثبیت کند. در جنگ جهانی دوم، وقتی هیتلر جبهه روسیه را تا دروازه استالینگراد گشود، متفقین چاره یی نداشتند جز آنکه از طریق شمال ایران به ارتش شوروی تسلیحات ضروری را برسانند . http://bit.ly/2d4DUcf
|

No comments:
Post a Comment